به نام خدا

دیدن این فیلم مثل این است که به سراغ گنجه قدیمی برویم و آلبوم خاطرات گذشته را ورق بزنیم و اشیاء و یادگاری های دوران کودکی را دوباره لمس کنیم. یا مثل زمانی که بزرگترها گعده می گیرند و از سال های دور، خاطراتی برای ما تعریف می کنند. در یک کلمه، پاتر پانچالی فیلمی نوستالژیک است. نوستالژی خانه دوران کودکی.

صحنه پایانی فیلم را مجسم کنید. زمانی که خواهر از دنیا رفته، خانه ویران شده و خانواده ناچارند که از آنجا بروند. آپو خردسال باید با خانه دوران کودکی اش خداحافظی کند. این که این خداحافظی روی من تاثیر می گذارد، یعنی کارگردان توانسته خانه را از یک در و دیوار ساده، یعنی از یک مکان، به یک موجود زنده تبدیل کند. به همین علت این خداحافظی تاثیرگذار می شود. فیلم به خوبی خاطرات کودکی را برای ما زنده می کند و این یعنی احتمالا این خاطرات در ذهن کارگردان ما هنوز زنده است. این خاطرات قطعا وابسته به مکان هستند. درختان باغ، فضای روستا، بیشه زار، راه آهن، برکه و ... از یک مکان معمولی، تبدیل به محل مرور خاطرات می شوند. خاطرات خردسالی آپو، و البته خاطرات من از دوران کودکی ام.

نماهای رئالیستی در ترکیب با موسیقی فولکلور، فضای فیلم را می سازد. فضای روستا و فضای خانه که بخشی از آن است. تمام فیلم انگار تدوین و کنار هم گذاشتن تصاویری از بازی ها و خاطرات کودکی است. خاطرات فرار از مدرسه، بازیگوشی، جست و جو و کاوش های کودکانه، غم ها و شادی ها و... آنچه این کولاژ آلبوم خاطرات را منسجم و شیرازه دار می کند، طرح اصلی داستان است
. خانواده ای فقیر که در روستایی در هند زندگی می کنند. پدر توان تامین مخارج خانه را ندارد. مادر دغدغه رسیدگی به فرزندانش (آپو و خواهر بزرگترش) را دارد. هرکدام از این چهار شخصیت به خوبی تصویر می شوند. پدری که دلسوز خانواده است. سواد خواندن و نوشتن دارد و ذوق ادبی. اما از این ذوق نمی تواند درآمدی کسب کند. مادر باید مرتبا قرض کند تا بتواند بچه ها را سیر کند. یک پدر و مادر و یک خانواده واقعی و باورپذیر. خوشبختانه شخصیت های کودک فیلم، واقعا کودک هستند و کارگردان چیزی خارج از کودکانه بودن به شخصیت ها تحمیل نکرده است، همچنین خانواده و همسایه ها که همه درست شخصیت پردازی شده اند. بیماری خواهر در پایان کمی غیرقابل باور است که به نظرم تنها ایراد فیلم است. در مجموع پاتر پانچالی فیلم کوچک، اما زیبا و قابل دفاعی است. امیدوارم شما هم مثل من بتوانید با تماشای این فیلم، سری به خاطرات کودکی‌تان بزنید. سینما نسبت نزدیکی با خاطرات دارد. قطعا روایت محض و بی کم و کاست آن خاطرات نیست، بلکه ارتقا آن خاطرات به موجودی موثر به نام فیلم یا همان اثر هنری است. پایان.