تو این قسمت میخوام توضیح بدم که تعلیق یعنی چی؟ و چه کارکردی داره؟ تعلیق چیزیه که شما رو پای تلوزیون نگه می داره و باعث میشه یه فیلم رو تا آخر ببینید. درواقع بدون تعلیق، مخاطب تمایلی به دیدن ادامه فیلم شما نداره. حالا این تعلیق چجوری ایجاد میشه؟ توی توضیح داستان گفتیم داستان به طور خلاصه یعنی: ایجاد یک بحران، و حل اون بحران توسط شخصیتها. به این ترتیب، میشه تعلیق رو اینجوری تعریف کرد: *بی خبری قهرمان داستان از بحران و از خطراتی که در مسیر تهدیدش میکنه؛ درحالی که مخاطب نسبت به اون خطرات آگاهی داره.* بزارین با یه مثال توضیح بدیم: فرض کنیم قهرمان داستان به یه دام یا تله نزدیک میشه، اما خودش خبر نداره. به این ترتیب، مخاطب منتظر می مونه تا بدونه آیا قهرمان داستان می تونه از این تهدید جون سالم به در ببره یا نه؟ بی خبر بودن مخاطب هم، مثل بی خبر بودن شخصیت های داستان میتونه تعلیق ایجاد کنه. درواقع ما منتظر می مونیم تا بدونیم بحران، چجوری توسط قهرمان یا شخصیت های داستان حل میشه؟ و اصلا حل میشه یا نه؟ تعلیق نه فقط در سینما، بلکه در ادبیات و حتی در زندگی عادی ما هم وجود داره. هیچکدوم از ما نمی دونیم فردا چه اتفاقی قراره برامون بیوفته. بنابرین ما همیشه در تعلیق به سر می بریم. فرقش با سینما و ادبیات اینه که ما نمی تونیم تو اتفاقات فیلم یا داستان دخالت کنیم، اما در زندگی عادی خودمون می تونیم. مثل زمانی که موقع تماشای مسابقه پای تلوزیون، گاهی داد می کشیم: بدو، بدو، بدو! این هیجان ناشی از مرزیه که بین ما و اتفاقی که عملا داره میوفته، وجود داره. یکی از نمونه های خوب تعلیق، فیلم شمال از شمال غربی هیچکاکه. در این فیلم، خطرات زیادی قهرمان داستان ما رو تهدید می کنه، درحالی که خودش از این خطرات بی خبره. بعضی از منتقدها، تعلیق در آثار هیچکاک رو، نوعی نقد مدرنیته می دونن. درواقع از این نظر، انسان مدرن مثل کسی می مونه که خطرات زیادی تهدیدش میکنه، اما خودش نسبت به آینده و نسبت به خطرات جهل داره و توی بیخبری زندگی می کنه. از این نظر بهترین شکل نمایش انسان مدرن، استفاده از عنصر تعلیقه. پایان.
تماشای فیلم شمال از شمال غربی:
https://www.aparat.com/v/vFUfw
نقد مسعود فراستی به فیلم شمال از شمال غربی: