چالش های عدالت خواهی در سینما
خیلی ساده میشه گفت عدالت خواهی در سینما، دو چالش (بحران) سر راه خودش داره. سعی می کنم هر دو مورد رو توضیح بدم:
1-چالش اول مربوط به ذات عدالتخواهی میشه: اصلا عدالتخواهی یعنی چی؟ عدالتخواهی یعنی حق مظلوم رو از ظالم بگیریم. یعنی اگه کسی بخاطر قدرت سیاسی و یا ثروتی که داشت، خواست زور بگه و حق کسی رو ضایع کنه، ما جلوی اون رو بگیریم. خب در این صورت اولین مشکلی که پیش میاد اینه که شما باید جلوی ظالم وایسین. و مطمئن باشین ظالم تا جایی که بتونه سعی میکنه شما رو از سر راهش برداره. قبلا توضیح دادم که دولت ها معمولا با سینمایی که بوی عدالتخواهی بده، مشکل دارن. نمونه اش رو هم گفتیم: مثلا سینمای نئورئالیست ایتالیا، با سانسور دولتی روبرو شد. یا سینمای نسبتا انتقادی آمریکا تو دوران رکود دهه سی، بعدش با موج سانسور مک کارتیسم (توسط شخص سناتور ژوزف مک کارتی) مواجه شد. این نکته هم وجود داره که سینمایی که راجع به بحران و فقر باشه، باعث میشه روابط تجاری کشورها دچار مشکل بشه. کشورها دوست دارن همیشه تصویر مثبت و زیبایی ازشون تو جهان نشون داده بشه، بخاطر همین فیلمایی که راجع به فقر و مشکلات اجتماعی باشه، هیچوقت با استقبال دولت ها روبرو نمیشه. همچنین معمولا دولت ها سعی میکنن وجود هر بحرانی رو انکار کنن، تا از زیر بار مسئولیت حل اون بحران شونه خالی کنن. اونا همیشه دوست دارن رسانه ها اصلا سراغ مشکلات نرن، تا افکار عمومی نفهمه که حکومت ضعیف عمل کرده و مطالبات بیشتری نکنه.
2-چالش دوم، بحث مخاطب و سرگرم کردن اونه. فرض کنیم شما همه موانع دولتی و سنگ هایی که احتمالا جلوی پاتون گذاشته میشه رو رد کردین و بالاخره مجوز رو بسلامتی گرفتین و دست به کار ساخت فیلم تون شدین. حالا یه مشکل دیگه دارین. باید مخاطب رو سرگرم کنین. تو موضوع فیلم شما، یعنی معضلات اجتماعی و فقر و بی عدالتی، کلا چه چیز جذاب و سرگرم کننده ای وجود داره؟ پس می بینید مشکل همش دولت نیس. یه نمونه این مطلب، سینمای دهه پنجاه آمریکاست. افسردگی دوران جنگ جهانی دوم باعث شد بعد از جنگ، در سینمای دوران رونق، فیلم های به اصطلاح بزن و برقص رواج پیدا کنه و فیلم های تلخ سینمای انتقادی دوران جنگ فراموش بشه. شما نمی تونید با معضلات اجتماعی، مخاطب رو راضی کنید.
فیلم هایی با موضوع نابسامانی اجتماعی یا اصطلاحا سینمای فقر و فحشا، فقط زمانی می فروشن که یا موضوع پرسروصدایی رو انتخاب کنن، مثلا یه مساله سیاسی روز، یا تو جشنواره های خارجی جایزه بگیرن. پس می بینیم این فیلما به صورت طبیعی مخاطب آنچنانی ندارن. شما نمی تونید تماشاگری رو که به دیدن فیلما و انیمیشن های پرزرق و برق روز عادت کرده، برای دیدن فیلمی درباره زندگی کارگران به سینما بکشونید. این نکته رو هم بخاطر داشته باشین که طبقه متوسط معمولا پول سینما رفتن و تفریح کردن رو داره، و طبقه متوسط عموما به دیدن این فیلما علاقه ای ندارن.
خب. خوب شد ما تو این قسمت تونستیم معضلات عدالتخواهی رو تو سینما بررسی کنیم. این دو تا چالش که توضیح دادم میتونه موضوع بحثمون تو جلسات انجمن باشه، و اینکه چطوری باید این مشکلات رو حل کنیم.